بگذار مستت کند انگور نابِ زندگی

به وسعت کرم شب تاب

/

بعضی وقتا توی خودت نیروی عجیبی از عشق حس می کنی . پر پر!!! خالص خالص... انقدر حس وسعت می کنی از این عشق، از این دوست داشتن که تک تک سلول های بدنت خود نور میشه! این ممکنه بعد از یه مهمونی دورهمی دوستانه اتفاق بیوفته، یا جمع شد با رفیقای صمیمی دوران دبیرستانت، یا حتی می تونه بعد از رسیدن به یه هدف باشه... تو حس عشق میکنی به تمام روابط و وابستگی ها و لحظاتت... یه حس بدون ترس از دست دادن، بدون ترس از پایان... و یهو میبینی چجوری این همه وسعت دوست داشتن رو جمع کرده بودی و خلاصه کرده بودی توی یک نفر... چقدر آغشته کرده بودیش به ترس... آخر شب که این حس سراغت میاد و تمامت رو روشن می کنه شبیه کرم شب تاب میشی، پر از نور و خیال و دوست داشتن...

نویسنده : انگور ۵ لایک:)
t w e n t y
۱۰ آذر ۰۰:۴۸
«تو حس عشق میکنی به تمام روابط و وابستگی ها و لحظاتت... یه حس بدون ترس از دست دادن، بدون ترس از پایان...» چقدر ملموس و پر انرژی :)
اما تمام سعی ام رو دارم میریزم رو دایره تا با کرم شب تاب کنار بیام :)
پاسخ :
مرسی واسه حس کردن این انرژی ^_^
شاید باید براش عکس میذاشتم... یه چیزی رو تصور کن که همه جا تاریکه و تاریکه و یهو یه نقطه شروع به درخشیدن می کنه. و خود کرم شب تابه به واسطه ی خودش اونقدر زیبا و درخشان و نورانی میشه . بعد فک کن اگه همه انقد با همین انرژی خالص خودشون روشن میشدن . یه جای تاریک و هرار نقطه ی روشن...
آقاگل ‌‌‌‌
۱۰ آذر ۰۶:۳۶
به وسعت کرم شب تاب :)
پر از نور و خیال 
چه تعبیر قشنگی داشت. خیلی خوب.

پاسخ :
متچکرم ^_^ 
شعر ندارید برا کرم شب تاب؟ :))
naeeme chakeri
۱۰ آذر ۰۸:۴۷
اوهوم:)
احساسش کردم :) خیلی وقتا کرم شب‌تاب بودم خخخ
ولی باید هر کدوممون راهشو کشف کنیم که همیشه اینجوری باشیم نه فقط بعضی وقتا....
پاسخ :
اون که آره . اما این حسه انقدر نابه که بابد فقط بعضی وقتا باشه که عادت نشه :))
اما فک کن اگا کلا همیشه کرم شب تاب میبودیم ^_^
میم _
۱۰ آذر ۰۹:۵۱
کرم شتاب خودت باش همیشه
پاسخ :
اررره ^_^ 
میخواستم پینوشت اضافه اش کنم ^_____^
بای پولار
۱۰ آذر ۱۶:۵۵
می‌فهمم. اون موقع درست حس این رو داری که یک چشمه توی وجودت شروع به جوشیدن و قل قل کردن می‌کنه :)
پاسخ :
دقیقاااا ^_^
آقاگل ‌‌‌‌
۱۲ آذر ۱۰:۵۱
کرم شب تاب کرم شب تاب
میده به ما نور و آفتاب نور و آفتاب
هی هی هی 
.
یک شعر کودکانه بود. بقیه اش هم یادم نیست.
پاسخ :
^_____^ 
شاید باور نکنین اما آدمایی که شعر کودکانه بلدن به نظر من جز بهترین آدم هان ^_^
هنوز یلدا
۱۴ آذر ۰۹:۰۴
الهی زندگیت پر از نور عشق باشه، همیشه...
پاسخ :
و همچنین برای تو ^_^ :*
حامد عبدالهی
۱۴ آذر ۱۸:۲۸
آره تجربه داشتم اینو
ولی بالاترین درجه عشق جاییه که ببینی از خودت گذشتی تا کسی که بهت تکیه کرده بود خوش باشه... درد و دلتنگی و دلگرفتگی و بغض و ناآرومی خودت رو ببینی و بازم حاضر نشی حتی توی خیالت بهش بد کنی... درد بکشی اما نخوای درد بکشه...
خیلی حس عجیبیه. نهایت درد اما با نهایت گذشت!
 تجربه این رو هم داشتم ...
پاسخ :
چقدررر عجیب!!!!! من تا حالا تجربه ی اینو نداشتم. خیلی عجیبه برام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان