شب بود
چهارشنبه بهمن ۶ ۱۳۹۵، ۱۷:۵۳
/
یه خواب بد دیده بود، دیشب بهش پیام دادم نترسی بخوابی ها!
+ گفت: از کجا میدونی میترسم؟؟
خب من اینو از اونجایی میدونستم که سه سال پیش توی خواب همچین حالتی سراغم اومده بود، خوب خوب یادمه که خواب بودم و انگار یه چیز سنگین افتاد رو قفسه ی سینه ی من و شروع کردم گلوم رو فشار دادن، میدونستم خوابم اما بیدار نمیشدم! دست و پا میزدم اما بیدار نمیشدم! داد میزدم بیدار نمیشدم! یه بار که خیلی بلند داد زدم از صدای خودم از خواب پریدم! بعد اون شب ها می ترسیدم بخوابم...
- بهش گفتم : نترس هیچیت نمیشه اما هر وقت ترسیدی یه جمله ای رو بگو...
+ ....
من سالهاست که قبل خواب میگم : الا بذکرالله تطمعن القلوب...
نویسنده : انگور