اگر در اینستاگرام دیده باشید، عکس های دو هزار تومانی هم حتما به چشمتان خورده است! جمع کردن هزینه برای خرید هدیه برای کودکان کار ! این حرکت بسیار خوب، پسندیده و بسیار دلنشین است ! یک حرکت مردمی خوب... از آن حرکت ها که کمتر دیده میشود!
اما واقعا کمک به این بچه ها با خریدن هدیه تمام میشود؟ آیا رسالتمان را انجام داده ایم و حجت بر این دنیای سیاه تمام شده؟
نه!
یک نه بسیار بلند و قاطع!
من چندین سال با این کودکان کار کرده ام! با آن ها درس خوانده ام! خندیده ام! و بارها و بارها گریسته ام!
با دوستام بسیار زیادم، شب های سرد زمستان چهار راه به چهار راه لباس گرم داده ام! شب های قدر کیسه کیسه آذوقه برده ام در خانه هایشان!
شب ها به یادشان خوابیده ام! و شب ها از غمشان چشم روی هم نگذاشته ام!
حتی در تئاتر خیابانی ای نقش آن ها را بازی کرده ام!
در چهار راه ها، در کوره پز خانه ها، در خیلی از جاهایی که حتی نمیدانید وجود دارد، خندیده ام، خندانده ام و بازی کرده ام! اجرا رفته ام! و چه اشک هایی پاک کرده ام!
باور کنید نفس من از هدیه کردن دو هزار تومانی در نمی آید!
باور کنید حجتمان با این کار ها تمام نمیشود!
باور کنید این کارها هیچ کدامشان گلستان نمی کند این آتش سوزان را!
باور کنید سهم ما فقط هدیه کردن هزار تومان و ده هزارتومان و صد هزارتومان نیست!
این حرکت شروع فوق العاده ای است اما اتمام کار نه...
احساس مسئولیت کردنِ تک تکمان در قبال این جامعه ، شاید تنها هیزمی کم کند از این آتش! آتشی که من سوختن خیلی ها را در آن دیده ام!
باور کنید نجات یک کودک، نجات یک نسل است...
و کودک را تنها نبینید، کودک هر چه هست، ریشه در خانواده اش دارد و به نجات خانواده فکر کنید! هر خانواده چند کودک و چند نسل...
اگه هر کدوم هر سوالی راجع به این حرفا که زدم داشتین بپرسین تا جایی که بدونم جواب میدم!